مشغول برنامه ریزی، نوشتن کارهای در دست اقدام و مرتب کردن زندگیمم...
دیدی یه وقتی تو زندگی یه لحظه می ایستی به خودت میگی هی، داری چیکار میکنی؟!
چرا اینقدر همه چی بهم ریخته است؟!
.
این لحظه درست همون لحظه ای هست که باید یه دفتر برداری و همه کاراتو بنویسی،
اینجوری:
1.من پست مینویسم و بلاگ شخصی دارم = چون دوست دارم به مردم کمک کنم و اون چیزی که توش تخصص یا تجربه دارم رو به دیگران هم یاد بدم.
تو این کار کمرنگ شدم که باید زمان بهتری رو بزارم.
2. من درس میخونم=چون دوست دارم آگاهیم زیاد شه.
+خوب پیش میری.
باید اطلاعات خارج از کلاس و مقاله خونی رو به حداقل یکی در روز برسونی
3. سلامت جسم و روان، هر روز ورزش میکنم و یه کتاب خوب میخونم، تمرین Calligraphy = چون دوست دارم خودم رو هر روز بهتر کنم.
بیشتر نظم بده به اینکارات
.
در نهایت میام زمانی که در هفته برای هر کدوم میزارم و با یه رنگ دیگه کنارشون مینویسم.
و در نهایت میدونم چقدر کار باید انجام بشه و اگه چیزی ضروری نیست انجامش نمیدم یا اصلا نمینویسمش، پس هر چی توی این لیست هست مهمه و بقیه رو باید کنار گذاشت.
.
چرا میگم یه دفتر باید بردارم، چون من اینجوریم که اگه ایده ای تو دفتر وارد نشه مکتوب نشه میزان تعهدم بهش کمتره.
- ۹۹/۰۷/۱۶